ما آریایی هستیم، عرب نمی‌پرستیم؟ ایرانیان دلباخته امیرالمؤمنین علی (ع) و خاندانش هستندـ
2 بازدید
موضوع: اخلاق و عرفان
🔰 ما آریایی هستیم، عرب نمی‌پرستیم؟
ایرانیان دلباخته امیرالمؤمنین علی (ع) و خاندانش هستندـ

✍غلامرضا رضایی تربقان

🔹چند سالی است که در برخی محافل و همچنین فضای مجازی این شعار به گوش می‌رسد که «ما عرب‌پرست نیستیم» و... طرح این شعار، آگاهانه یا ناآگاهانه، با ارادت ایرانیان به اهل بیت (ع) و خصوصاً حضرت علی (ع) در تضاد است؛ زیرا اساس محبت و پیروی از امام علی (ع) نه عرب‌پرستی، بلکه حق‌گرایی، عدالت‌خواهی و دادگری است. 
شیعیان و ایرانیان حضرت علی (ع) را نه به سبب عرب بودن، بلکه به دلیل ایمان، عدالت، علم، تقوا و قرابت با پیامبر (ص) دوست دارند.

مگر می‌شود سلمان فارسی که خود یک ایرانی بود و از عمق فرهنگ و تمدن ایرانی برخاسته بود، دل در گرو محبت امامی بسپارد که چیزی جز حق و انسانیت نبود. 
محبت اهل بیت (ع) یک جریان الهی و انسانی فراتر از قوم و نژاد است، همان‌گونه که پیامبر (ص) برای همه بشریت فرستاده شده و امامان معصوم نیز پیشوایان عدالت جهانی هستند. ملیت، نژاد، زبان و قومیت در مسیر حقیقت‌جویی و عشق به عدالت علی (ع) هیچ اعتباری ندارند.

اتفاقاً ارادت عمیق ایرانیان به اهل بیت(ع) جلوه‌ای از آگاهی تاریخی و تشخیص حق از باطل بوده است؛ این که ملتی غیرعرب در طول تاریخ، پرچمدار خط اهل بیت(ع) باشد و با تمام فشارهای خلفای جور و اُموی مسلکان، محبت علی (ع) را از دل بیرون نکند، نشان از بلوغ فکری و ایمانی این ملت است، نه عرب‌پرستی. 

این شعارها بیش از آنکه نژادپرستانه باشند، انحرافی‌اند، چون سعی دارند رابطه امت با امام را در قالب قومی و قبیله‌ای تحقیر کنند، در حالی که محبت امام علی (ع) نه نژادی است و نه سیاسی، بلکه تجلی عقلانیت، ایمان، انسان‌دوستی و عدالت‌خواهی است.

🔰(عقیده اعراب صدر اسلام درباره ایرانیان)

اعراب در دوران خلفای پیشین، ایرانیان را موالی نامیده و چنین وانمود می‌کردند که آنها آزادشده عرب بوده و موقعیتی پست‌تر از موقعیت دیگر مسلمانان در جامعه اسلامی دارند. کارهای سخت و پست را به آنها می‌سپردند، اُسرای آنها را به عنوان کنیز، غلام و برده می‌فروختند و در تقسیم حقوق و عطایای بیت المال هیچ سهمی نداشتند و... 

ولی هنگامی که حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) بر مسند خلافت مسلمین تکیه زد، این طرز تلقی را ناشی از نوعی نجات‌پرستی دانسته و آن را مبنای عمل خود قرار نداد. زیرا انگیزه بعثت رسول خدا (ص) به ادای رسالت آسمانی پروردگار با این گونه خیالات در تضاد است که موجبات دشمنی و ستیزه در میان مسلمین را فراهم آورده و فاصله طبقاتی را در جامعه افزایش می‌دهد.

بی‌تردید دین مقدس اسلام و پیامبر (ص) یکی از مهم‌ترین اهداف عالیه‌اش، مبارزه بی‌امان با فاصله طبقاتی در جامعه بشری و برانداختن بساط آقا و نوکری است؛ زیرا از نظر اسلام کلیه مسلمانان اعم از سفید و سیاه، قریشی و حبشی، عجم و عرب با هم برابرند و هیچ کدام جز بر اساس تقوا، یعنی خداپرستی، نیک‌اندیشی و نیکوکاری امتیازی بر دیگری ندارند.

به همین دلیل است که در قرآن کریم آمده: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» محترم ترین شما پیش خدا پرهیزگارترین شما است. (حجرات/آیه ۴۹)

در زمان خلافت عمر و فتح ایران، ایرانیانی را که اسیر کرده بودند به مدینه بردند. 
عمر تصمیم داشت این اُسرا را به عنوان غلام و کنیز بفروشد و تعدادی از آنها را به عنوان وسیله حمل افراد ناتوان در حج استفاده کند. حضرت علی (ع) با این تصمیم عمر به شدت مخالفت کرد و حدیث‌هایی از پیامبر (ص) درباره نادرست بودن این کار بیان فرمودند. از جمله در اعتراض به عمر در خصوص برده داری اُسرای ایرانی فرمودند پیامبر اکرم (ص) فرمودند؛ «هر قومی را هرچند با شما مخالفت کنند، گرامی بدارید.»

حضرت علی (ع) اسرای ایرانی که سهم قبیله بنی‌هاشم بودند همه را بخشیدند و آزاد کردند و عده‌ای از مهاجران و انصار هم که پیرو حضرت علی (ع) بودند، سهم برده خود را به آن حضرت واگذار نمودند. 
امام (ع) تمام اسرای ایرانی را آزاد کردند و در بعضی منابع تاریخی آمده است که حضرت علی (ع) پول خود را از بیت المال صرف آزادسازی ایرانی‌هایی کردند که به عنوان برده برای اعراب کار می‌کردند.

یا در زمینه تقسیم حقوق و عطایا نیز شاهدیم که در زمان خلفای پیشین، حقوق و عطایا به طور مساوی بین ایرانیان و اعراب تقسیم نمی‌شد، اما در زمان خلافت حضرت علی (ع)، حقوق و عطایا بین ایرانیان و اعراب به طور مساوی تقسیم می‌شد که این کار اعتراض شدید اعراب را به همراه داشت.

🔹اقدام دیگر حضرت علی (ع) درباره ایرانیان در زمان خلافت عثمان بود

وقتی پسر عمر به نام عبدالله بن عمر در راستای خون‌خواهی پدرش که توسط فرد ایرانی به نام ابولولو کشته شده بود، ابولولو و همه خانواده و غلام او را به قتل رساند. در برابر این اقدام عبیدالله، امام علی (ع) از عثمان خلیفه وقت درخواست قصاص عبیدالله بن عمر را می‌کند، ولی عثمان با قصاص پسر عمر مخالفت می‌کند.

امام علی (ع) در برخوردی که بعدها با پسر عمر داشت، اقدام وی برای قتل خانواده و غلام ابولولو را محکوم و عنوان کردند که هر کجا باشد او را قصاص خواهند کرد. البته عبیدالله بن عمر در جنگ صفین کشته شد.

🔹(اما عقیده من)

گرچه اقدامات گران‌بها و خیرخواهانه امیرالمؤمنین(ع) درباره ایرانیان و احیای حقوق آنان و لغو رویه‌های نادرست و تبعیض‌های ناروا نسبت به آنان می‌تواند موجبات محبت ایرانیان را نسبت به آن حضرت فراهم آورد، ولی این دلیل منطقی برای عشق دیوانه‌وار ایرانیان نسبت به آن حضرت و خاندان او نمی‌باشد. پس انگیزه دیگری باید وجود داشته باشد.

در این زمینه نظریات مختلفی ارائه شده که از ذکر آنها صرف نظر می‌کنم. در این زمینه بهترین و جالب‌ترین نظریه را جبران خلیل، نویسنده معروف مسیحی، ارائه داده است و می‌گوید: «علی (ع) از دنیا رفت، در حالی که شهید عظمت خود شد، ملت عرب هرگز به مقام ارجمند و حقیقت بی‌همتای او پی نبردند تا آنکه مردمی از همسایگان عرب، از سرزمین پارس برخاسته و تفاوت میان گوهر گرانبها و سنگ‌ریزه را از هم باز شناختند.»

او درگذشت همانند پیامبران که در کشوری برانگیخته می‌شوند که گویی کشور آنان نیست و به سوی مردمی گسیل می‌شوند که مردم آنان نیستند و در زمانی برای نجات بشریت از منجلاب ذلت و خواری برمی‌خیزد که زمان آن‌ها نیست.

این مسئله که عشق بی‌شائبه ایرانیان به امیرالمؤمنین علی (ع) و ائمه معصومین (ع) بر اساس شناخت دقیق آنان و دریافت صحیح از نقش ارزنده آنها در تأمین سعادت بشر می‌باشد، بر هیچ کدام از اهل تحقیق پوشیده نیست.

آری، این ایرانیان بودند که با هوش و درایت فوق‌العاده و زیرکی و تیزبینی خاص خود خیلی زود فهمیدند که حق با کیست و چه کسی شایستگی جانشینی رسول خدا (ص) را دارد.

🔹(عشق دوجانبه) 
البته عشق موجود در میان خاندان رسول خدا (ص) و ایرانیان یک‌جانبه نبود؛ که عشق یک‌طرفه جز دردسر و ناراحتی چیزی به بار نمی‌آورد. امیرالمؤمنین علی (ع) و فرزندانش نیز متقابلاً لطف و عنایت خاصی به مردم ایران از خود نشان می‌دادند.

انتقال پایتخت مسلمین در دوران خلافت امیرالمؤمنین علی (ع) از مدینه به کوفه که در آن ایرانیان فراوان بودند و حرکت فرزند رشید او امام حسین (ع) به طرف ایران برای گریز از بیعت یزید نیز می‌تواند دلیل صحت این ادعا باشد.

وجود آرامگاه‌های این همه از فرزندان ائمه معصومین (ع) در کشور پهناور ایران نیز همین مسئله را ثابت می‌کند و این نشان می‌دهد هر وقت اولاد علی (ع) در تنگنا قرار گرفته و مورد ستم و تجاوز خلفای جور قرار می‌گرفتند، راه ایران را در پیش می‌گرفتند.

آری، این عشق و علاقه دوجانبه بود؛ هم ایرانیان به این خاندان علاقمند بودند و هم ایرانیان از دیرباز مورد توجه ویژه پیامبر اسلام (ص) و امامان شیعه بوده‌اند.

در احادیث بسیاری، اسلام ایرانیان با اهمیت تلقی گردیده و از ملت ایران به عنوان وفادارترین ملت‌ها به اسلام یاد شده است. همانطور که پیامبر (ص) پیش‌بینی کرده بود، ملت ایران از همه ملت‌ها، حتی عرب که مرکز نزول وحی بود، از اسلام بیشتر بهره گرفت.
و هیچ ملتی تاکنون به اندازه مردم ایران از منبع روشنایی‌بخش وحی پرتو نگرفته است و به گفته متفکر شهید علامه مطهری، ایرانیان بیش از هر ملت دیگر نیروهای خود را در اختیار اسلام و اهل بیت (ع) قرار دادند و بیش از هر ملت دیگر در این راه، صمیمیت و اخلاص نشان دادند و از این جهت هیچ ملتی به پای ایرانیان نمی‌رسد.

اولین ایرانی که به اسلام و پیامبر (ص) ایمان آورد، سلمان فارسی بود و آن‌قدر ابراز محبت و علاقه و ارادت نسبت به پیامبر (ص) نمود که مدال افتخار «سَلْمانُ مِنّا اَهل‌َ‌البیت» را به خود اختصاص داد و بوی سبقت را در محبت به پیامبر و اهل بیتش از همه اعراب ربود، به طوری که مورد حسادت و غبطه آنها قرار گرفت.

روزی سلمان فارسی داخل مسجد شد و پیامبر (ص) احترامش نمود، او را در بالای مجلس نشاند و از او با عظمت یاد کرد و وی را از خاصان مصطفی و آلش دانست، این کار همیشه مورد اعتراض اعراب قرار می‌گرفت.
پیامبر اکرم (ص) بالای منبر رفت و ضمن خطبه‌ای فرمودند: «سلمان دریایی است که کم نمی‌شود و گنجی است که از بین نمی‌رود.»
سلمان از ما اهل بیت است که همواره حکمت و برهان از او می‌جوشد.

‍ ‍ حضرت علی (ع) بارها یار و غمخوار روزهای مظلومیت خود، سلمان را می‌ستود.

بعد از رحلت پیامبر (ص)، سلمان جز چهار نفری بود که از شیعیان و وفاداران علی (ع) در کنار آن حضرت باقی ماند و حضرت علی (ع) بارها از او تمجید می‌کرد، از جمله به ابوذر می گفت:
«سلمان از باب‌های الهی است، کسی که او را درست بشناسد و بپذیرد مومن است و کسی که او را انکار کند و فضایل او را نپذیرد کافر است.»
و سلمان از ما اهل بیت است و از امام صادق (ع) است که فرمودند: «نگویید سلمان فارسی، بگویید سلمان محمدی»
آری، ایرانیان بعد از اسلام همواره به اهل بیت (ع) عشق می‌ورزیدند و شهرهای آنها از پایگاه‌های اولیه تجمع شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) بوده‌اند؛ مانند شهرهای قم، ری و طبرستان که معمن ارادتمندان به اهل بیت (ع) بودند و در حوادث تلخ و دشوار پناهگاهی برای سادات و علویان بوده‌اند.

✍غلامرضا رضایی تربقان

🔹لینک کوتاه؛ 
https://news.hozehkh.com/2025/06/12/49375/

🔹لینک کوتاه؛ 
https://gitionline.ir/?p=97643

🌐منبع خبر؛ 
🔻خبرگزاری حوزه علمیه خراسان 
🔻خبرگزاری گیتی آنلاین